قال الصادق(ع):القلب حرم الله فلا تسكن حرم الله غيرالله

دل حرم خداست ، پس در حرم خدا، غير خدا را ساكن مكن

عزیزان ما یک قلعه ایی در وجودمان داریم به نام دل که تمام کارهای خوب ما باعث آبادانی آن و یا به تعبیری باعث نزدیکی به خداوند و همچنین تمام کارهای بد ما باعث ویرانی آن یا دوری از خداوند می شود.

شما یک دریاچه ایی را در نظر بگیرید که از چند رود تغذیه می شود. یک رود از زباله های شهری. یک رود از زباله های کارخانجات. یک رود از زباله های متعفن بیمارستانها و... نتیجه چه خواهد شد. بدیهی است بزودی این دریاچه به شکلی متعفن و آلوده خواهد شد. به شکلی که حتی بادی که از روی آن می وزد هم آزار دهنده خواهد بود. مرکز هر نوع آلودگی و بیماری خواهد شد. زمین های اطراف آن نا مرقوب و خانه های آنجا ارزان و تقریبا غیر قابل سکونت و همه از آنجا فراری خواهد شد.

اما برعکس اگر دریاچه ایی باشد که از آبهای چشمه ها، آز آبهای رودهای تمیز، از آب باران، از برف های سفید روی کوه ها و... تغذیه شود فضایی بسیار مطبوع و خوش آب وهوا را رقم خواهد زد. زمین های اطرافش مرغوب. خانه ها اطراف آن گران قیمت و...خواهد شد.

دل ما مانند دریاچه ایی است که از پنج رود حواس پنجگانه ی ما تغذیه می شود. اگر این رودها حامل آبی پاکیزه باشند خوشبخت و عاقبت به خیر و خلیفه الله خواهیم شد و برعکس اگر حامل کثافات باشد بدبخت و عاقبت به شر و اسفل السافلین خواهیم شد.

حسی بینایی یا چشم

چشم ما مانند یک دوربین عکاسی،عکس و فیلم به صورت خام تهیه می کند.این عکس خام در تاریک خانه ی (عکاسی) یعنی مغز ما ظاهر می شود. پس از اینکه ظاهر کرد می فرستد برای دل اینجا دل در مقام قضاوت است. اگر دل آن را پسندید آن را جذب می کند سپس بایگانی می کند تا در صورت نیاز در دسترس داشته باشد. اما اگر عکس را دل نپذیرد آن را دفع کرده و سعی می کند با فراموشی آن را حذف کند.

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هرچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد(بسازم خنجری نیشش ز تقوا)

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

گاهی یک نگاه انسان را تا پایان عمر عمله خودش می کند. از دیدن یک ساختمان مجلل یا یک ماشین آنچنانی شروع و تا یک عمر حق و نا حق کردن برای دستیابی به آن پایان می یابد. گاهی از یک نگاه هوس آلود شروع و تا از دست دادن دنیا و آخرت ادامه پیدا می کند.

چرا ما سنگین هستیم و به پرواز علاقه نداریم؟ چون دل ما گرفتار جای دیگری است.

تصور کنید یک بالن را که می خواهد پرواز کند. ابتدا با گاز هلیوم که وزنش تقریبا یک دهم وزن هواست بالن را پر می کنند. افراد در بالن قرار می گیرند. لوازم مورد نیاز را آماده و در بالن قرار می دهند و می خواهند پرواز کنند ولی پرواز صورت نمی گیرد. بله هنوز یک کار دیگر باقی مانده است. وقتی خوب نگاه می کنیم می بینیم این بالن با طناب هایی محکم به زمین ثابت شده است. بله راز همینجا است باید علاوه بر تدارکات لازم طناب بسته شده به زمین را هم باز کرد.

شاید یکی از دلایل اهمیت حجاب از نظر اسلام همین باشد که می خواهد طناب مزاحمی برای پروازی نباشد.

حس شنوایی یا گوش

دومین ورودی مهم به قلعه ی دل ما گوش است. گوش به عنوان وسیله ایی مهم برای ارتباط با افراد و محیط اطرافمان است. ما با صحبت کردن یا مثلا شنیدن صدای آبشار و پرندگان و حیوانات وحشی و... ارتباط برقرار می کنیم. می دانیم تقریبا در تمام موارد اگر ما صحبت می کنیم بخاطر شنیده های ماست. ما با شنیدن می آموزیم که چگونه از زبانمان استفاده کنیم. اگر خوب حرف بزنیم برای این است که حرف خوب را قبلا شنیده و یاد گرفته ایم و برعکس

گوش از دوران جنینی فعال بوده و محدود به تاریکی، دیوار و... نیست. مثلا ما در آشپزخانه صدای رادیو را از اتاق دیگر گوش می کنیم در حالیکه برای چشم چنین محدودیت هایی وجود دارد.

آموزش از طریق کلاس، سمینار و کنفرانس، سخنرانی مذهبی، مداحی، موسیقی و... نمونه هایی از تاثیر شنیدن در امر یادگیری را نشان می دهد.

می توانیم تعداد نابینایانی که عالم شده اند را با تعداد ناشنوایانی که عالم شده اند. مقایسه کنیم تا اهمیت شنیدن بیشتر مشخص شود. راز اینکه اسلام در صحبت کردن با نامحرم(چون یک شنیدن را به همراه دارد) شرایط سختی قرار داده است در تاثیر بسیار زیاد آن می باشد.

حواس بویایی، چشایی و لامسه

می دانیم درصد یادگیری های ما با حواس پنج گانه مان بدین شرح است. بینایی75% شنوایی13% لامسه6% چشایی3% بویایی3% و می توان نتیجه گرفت حدودا 88% یادگیری های ما از طریق چشم و گوش است و تنها 12% باقیمانده به این سه حس اختصاص می یابد.

آیت الله مجتهدی فرمایش بسیار زیبایی دارند با این مضمون که: گاهی هواپیما می خواهد در باند فرود بیاید ولی به علت شلوغی باند پایین آمدن آن ممکن نیست. گاهی مثلا شب قدر ملائکه می خواهند بر قلب ما نازل شوند ولی قلبی که پر شده است از محبت خانه و ماشین و پست و مقام و شهوت و... جایی برای فرود ملائکه باقی نمی گذارد.

امام صادق(ع) فى قَولِهِ تَعالى: اِنَّ السَمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَكُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً يُسْاَلُ السَّمْعُ عَمّا سَمِعَ وَالْبَصَرُعَمّا نَظَرَ اِلَيْهِ و الْفُؤادُ عَمّا عَقَدَ عَلَيْهِ

امام صادق(ع) در باره آیه فوق می فرمایند: ازگوش درباره آنچه شنيده است ازچشم درباره آنچه دیده واز دل درباره دلبستگی هایش سوال می شود.

از مولا علی (ع) پرسیدند چگونه به این مقام رسیدید. فرمودند: جلوی در خانه ی دل نشستم و غیر خدا را راه ندادم.

انشالله خداوند توفیق داده تا بتوانیم با کمک خودش حریم دلمان را برای خودش حفظ کنیم. انشالله